فیلم که به طور طبیعی به مناسبت فصل تعطیلات (و فوتبال)، از جانب یک استودیوی معظم هالیوود اکران شده، فقط داستان مرکزی را روایت می کند و برای اینکه بیشترین اثرگذاری را داشته باشد، ظرائف و پیچیدگی های آن را حذف کرده است. خانم بولاک به عنوان یک زن پر انرژی و چند شغله جنوبی که ذهن خودش را می شناسد و معمولا راه خودش را پیدا می کند، قانع کننده است. تیم مک گرا هم به عنوان شوهر خوش برخورد لی آن، شان، به راحتی در کاراکترش جا افتاده است و می داند چگونه در مواقع ضروری، از سر راه خانم بولاک کنار برود.
در خانواده توهی علاوه بر یک دختر زیبا به نام کالینز (لیلی کالینز)، یک پسر خنده دار و بازیگوش به نام اس جی (جی هد) هم هست، که اگر این فیلم یک فیلم انیمیشن مخصوص بچه ها بود، می توانست در نقش حیوان وردست پرحرف اعصاب خرد کن، ولی در عین حال دوست داشتنی مایکل، ظاهر بشود. در حقیقت، «سویه تاریک» که جان لی هنکاک («تازه کار» و «آلامو»)، نویسنده و کارگردان آن است، یک نسخه حرکت زنده و بر مبنای واقعیت از کارتون های دیزنی است. این قصه ایست تکان دهنده، درباره یک بچه سر راهی، که چند غریبه او را احاطه کرده اند و با وجودی که با آنها فرق می کند، با او مثل یکی از خودشان برخورد می کنند.
به هر حال در یک فیلم دیزنی نوعی هم، این فرآیند پر از کشمکش، هیجان و خطر خواهد بود. ولی «سویه تاریک» تا پایان ـ وقتی که یک مامور دولتی N.C.A.A.، شتابزده چوب لای چرخ مایکل می گذارد تا از جشن پیروزی او جلوگیری کند ـ بیشتر شبیه یک کارت تبریک دو ساعته به مناسبت تعطیلات است.
لی آن و شان اولین بار، مایکل را بعد از یکی از مسابقات والیبال کالینز در باشگاه مدرسه، می بینند و حین رانندگی به سمت منزل، متوجه می شوند مایکل، با وجودی که در حال پیگیری پرونده بورسیه در یک دانشگاه خصوصی مسیحی است، جایی برای خوابیدن ندارد. و در یک چشم به هم زدن، باران رحمت بی دریغ الهی بر سر این پروژه نازل می شود و به موجب آن، لی آن با حرارتی خستگی ناپذیر، خود را وقف این مسئله می کند.
چند تا از دوستان لی آن، ابرو ها را بالا برده و اظهارات نا مهربانانه ای ابراز می کنند، ولی او با چند کلمه خالصانه و دردناک و یک قطعه موسیقی گوش نواز، آنها را سر جایشان می نشاند. او با قاچاقچی محل ست سابق مایکل و هر کس که بخواهد سر به سر او یا خانواده اش بگذارد هم، همین کار را می کند
درباره این سایت